3 اشتباه رایج که اغلب تعمیرکاران انجام میدهند

3 اشتباه رایج که اغلب تعمیرکاران انجام می دهند
(در زمینه ی الکترونیک و تعمیرات کامپیوتر و لپ تاپ)

(آموزش تعمیرات الکترونیک لپ تاپ و سخت افزار)

 

بعضا اشتباهات رایجی در بین همکاران و دوستان می بینم که این اشتباهات، آنها را در همان جا ثابت نگه داشته است و هیچ حرکت روبه جلویی ندارند.

 

1) نداشتن سیستم سازی کارگاه:  متاسفانه به وفور دیده ام که اغلب تعمیرکاران هیچ سیستم و برنامه ریزی درستی برای مدیریت کارگاه خود ندارند یعنی نمی دانند که در طول روز چه کارایی در اولویت است، چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند.

نداشتن سیستم سازی مناسب به شدت باعث سردرگمی و انجام نشدن خیلی از کارها می شود.

آموزش تعمیرات کامپیوتر و لپ تاپ و سخت افزار

 

به طور کلی کارها به 4 دسته تقسیم می شوند:

1- مهم و ضروری
2- مهم و غیر ضروری
3- غیر مهم و ضروری
4- غیر مهم و غیر ضروری

اگر بتوانید هرشب لیستی از فعالیت های روز بعد را مشخص کنید و برچسب های بالا را روی هرکدام از برنامه ها بچسبانید ،بهترین نتایج را در طول آن روز خواهید دید.

شما میتوانید کارگاهتان را بهتر مدیریت کنید اگر سیستمی برای کارگاهتان تعریف کنید و با آن دستورالعمل پیش بروید جزئیات

2) تبادل اطلاعات و کمک کردن:  این بحث را با یک مثال آغاز می کنیم:

اگر شما یک اطلاعات داشته باشید که 100?000 تومان ارزش داشته باشد و همکار شما هم اطلاعات دیگری به ارزش 100?000 تومان داشته باشد.حال اگر اطلاعات همدیگر را بخرید الان هر یک از شما مبلغی به اندازه 100?000 تومان دارید به همراه اطلاعاتی به ارزش 200?000 تومان.

((این قانون بزرگترین قانونی است که متاسفانه اغلب متخصصین خلاف آن را انجام می دهند .یعنی آنها عقیده دارند که اگر اطلاعاتشان را فاش کنند از انحصار آن خارج می شوند و کاسبی آنها بی رونق می شود.))

 

((پس لطفا تا می توانید تبادل اطلاعات کنید.)) اطلاعات هرگز تمام نمی شود

 

3) سومین اشتباه رایج دربین تعمیرکاران این است که :

فکر می کنند که هرچه به بازار کامپیوتر و لپ تاپ نزدیک تر باشند درآمدشان بیشتر خواهد شد در صورتی که طی چند سال تجربه ی کاری به خوبی دریافتم هرچه از بازار های مربوطه دورتر باشند، درآمدشان نیز بیشتر میشود. آموزش تعمیرات الکترونیک لپ تاپ و سخت افزار.

دلیلش هم کاملا واضح است : چون مردم دوست دارند که دستگاه آنها

اولا در نماینگی مربوطه تعمیر شود.

دوما در نزدیکترین محل تعمیرات باشند (حتی بیشتر دوست دارند که در منزل آنها تعمیر صورت بگیرد ).

سوما در بازار قیمتها به شدت رقابتی است. (یعنی رقبا در بعضی مواقع حتی حاضر به ضرر خود میشوند)

 


تأثیر قصه در خلاقیت و رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان

تأثیر قصه کودکانه در خلاقیت و رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان

 

در اهمیت قصه گویی و خواندن با کودکان می‌توان با نقل قولی از افلاطون صحبت را شروع کرد. افلاطون می‌گوید: «باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته‌ایم برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال از راه گفتن حکایات به دست می‌آورد، به مراتب بیش‌تر از تربیتی است که جسم آن‌ها با ورزش پیدا می‌کند.» قصه‌ها و افسانه‌ها همواره در رشد و کمال ذهنی و فرهنگی انسان‌ها مؤثر بوده‌اند و به نوعی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوه? کار و تولید آن‌ها و رفتار، تفکر، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه را نشان داده‌اند.

انسان‌ها برای فرار از ناکامی‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و محرومیت‌های گوناگون، آرزوهایشان را با آرامش خیال در قالب افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها، ترانه‌ها و لالایی‌ها گفته‌اند. قصه از ابتدای آفرینش تا کنون وجود داشته است و شاید نخستین قصه، قصه? آدم و حوا و نخستین قصه گو حضرت آدم باشد که ماجرای رانده شدنش از بهشت را برای فرزندانش تعریف کرد.

قصه گویی هم چنین به عنوان روشی برای آموزش ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی استفاده شده است. تأکید افلاطون و ارسطو بر قصه گویی برای کودکان نیز از همین جنبه است. قصه درباره? انسان‌ها و اشیاء به صورتی متفاوت و با زبانی خوشایند، آن‌ها را به آموختن ترغیب می‌کند. درون مایه? اصلی قصه‌ها آرزوی انسان‌ها بوده و هست. در واقع انسان‌ها نیازهایشان را با زبانی ساده و قابل فهم در قصه بیان می‌کنند. طرح مسائل هیجان انگیز و عجیب و ظهور عوامل طبیعی، غیر طبیعی و متافیزیکی باعث می‌شود شنوندگان از شنیدن قصه لذت ببرند و انگیزه? یادگیری در آن‌ها بیش‌تر شود. کودکان با شنیدن افسا نه‌ها، اسطوره‌ها و قصه‌های قومی درباره? جهان و آنچه در آن است اطلاعاتی به دست می‌آورند و در ذهن خود، آرزوهای مطلوبشان را شکل می‌دهند.

تقریباً تمام افسانه‌های اقوام و ملل گوناگون این ویژگی را دارند. در قصه تمایلات درونی افراد تجسم خارجی می‌یابد و چهره‌ها و حوادث آن قابل فهم می‌شود. در طب سنتی هندو برای بیماران روانی قصه‌ای می‌گفتند که مشکل خاص او را مجسم می‌کرد و از او می‌خواستند درباره? آن فکر کند. در این روش انتظار داشتند وقتی بیمار به داستان فکر می‌کند، هم ماهیت دشواری‌ها و گرفتاری‌های آزاردهنده? زندگی خود ر ا بشناسد و هم راه حلی برای درمان آن پیدا کند. از میان آن چه داستان درباره? ناامیدی‌ها، امیدها و پیروزی انسان بر دشواری‌ها و گرفتاری‌ها می‌گفت، بیمار می‌توانست نه فقط چاره‌ای برای مشکل خود بیابد، بلکه هم چون قهرمان داستان راهی نیز برای بازیابی خویش کشف می‌کرد.

اما اهمیت قصه تنها برای کمک به رشد انسان و آموختن روش‌های درست ِ زندگی نیست. قصه وقتی درمان کننده است که بیمار به جزییاتی از داستان فکر کند. جزییاتی که بیانگر مشکلات و کشمکش‌های درونی و کنونی زندگی فرد است و به او کمک می‌کند به راه حل‌های فردی برسد.

کودکی که با شنیدن قصه باور کرده است یک چهره? به ظاهر نفرت انگیز و خطرناک ممکن است، به طرز سحرآمیزی تغییر ماهیت دهد و به بهترین و دوست داشتنی‌ترین دوست و ناجی تبدیل شود (مثل داستان دیو و دلبر یا شاهزاده خانم و قورباغه) می‌تواند باور کند کودکی را که نمی‌شناسد، می‌تواند بهترین دوست او شود. اعتقاد به حقیقت قصه به او جرئت می‌دهد در نخستین برخورد با یک کودک ناشناس خود را کنار نکشد. قصه‌ها هم شادی آفرینند و هم آموزنده. در قصه‌ها از واژه‌هایی استفاده می‌شود که کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما بهترین شیوه? قصه گویی کدام است؟ در این زمینه، روش‌های متفاوتی هست.

از جمله این که لازم است بعد از گفتن هر قصه یا هنگام قصه گویی به کودک فرصت دهیم به قصه فکر کند و درباره? آن حرف بزند. این روش از نظر عاطفی و عقلی برای کودک بسیار مفید است. برای این که داستان توجه کودک را جلب کند بهتر است سرگرم کننده باشد و کنجکاوی او را برانگیزد. هم چنین لازم است تخیل کودک را فعال کند و به او کمک کند توانایی ذهنی‌اش را افزایش و احساساتش را توضیح دهد.

بهتر است داستان با همه? جنبه‌های شخصیتی کودک ارتباط داشته باشد و از نیازهای کودکانه وی سوء استفاده نکند. قصه باید نیازهای درونی کودک را جدی بگیرد و اعتماد او را به خود و آینده‌اش تقویت کند. آگاهی دادن به کودک درباره? دنیایی که در آن زندگی می‌کند، پرورش عادت‌های مفید و ایجاد عزت نفس و حس استقلال طلبی و گسترش خلاقیت از مهم‌ترین هدف‌هایی است که در قصه گویی برای کودک دنبال می‌شود. با خواندن قصه و بازگویی آن، نیروی بیان و تکلم کودک رشد پیدا می‌کند و بر دایره? لغات و اطلاعاتش افزوده می‌شود. آیدن چمبرز در کتاب گفت و گو درباره? کتاب در این باره می‌گوید: «یک شب که هوا تاریک شده بود، نوه? پنج ساله? دوستم به دیدن او آمد. این دختر از خانه‌شان تا خانه? پدر بزرگ تنها آمده بود. برای رسیدن به خانه? پدر بزرگ (دوستم) باید از راه ِ باریکی از میان درختان می‌گذشت.

پدر بزرگ پرسید: «نترسیدی که تنها آمدی؟» دختر جواب داد: «نه، نه، پدر بزرگ، تمام راه برای خودم داستان شنل قرمزی را تعریف کردم!» کودک با خواندن یا گوش سپردن به قصه بر توجه و دقتش به پیرامون خود می‌افزاید و درباره? هر موضوع و پدیده‌ای فکر می‌کند.

او از این راه مهارت‌هایی مثل خوب دیدن، خوب شنیدن، پرسیدن و به دنبال پاسخ بودن را به دست می‌آورد. در این میان وظیفه? بزرگسالان تنها ایجاد اشتیاق به خواندن در کودکان نیست. بلکه آن‌ها باید برای تداوم خواندن در گروه‌های سنی برنامه‌هایی را پیش بینی کنند تا عادت به خواندن در درون کودک، پایدار و نهادینه شود. کتاب‌هایی که برای کودکان انتخاب می‌شود باید جذاب، عمیق و شیرین باشند و با تجربه‌ها، نیازها، علایق و توانایی‌های آن‌ها هماهنگ باشد و به کنجکاوی‌ها و آرمان‌های بلند پروازانه? آن‌ها پاسخ دهد. کتاب مناسب، تخیل کودک را تقویت می‌کند و بر تجربه‌های او می‌افزاید. به او لذت می‌دهد و او را به خواندن علاقه مند می‌کند.

اما چه کسی باید برای کودک بخواند و به او خواندن یاد بدهد؟

بدیهی است آموزش خواندن به کودک، کاری مشترک بین مدرسه و والدین است. وظیفه? والدین تنها این نیست که برای کودک کتاب را بلند بخوانند یا به او الفبا یاد بدهند. بلکه آن‌ها باید کودکان را به خواندن علاقه مند کنند، بر پیشرفت خواندن کودکان نظارت کنند و راهنمای آن‌ها باشند. نقش خانواده از گهواره و لالایی‌ها شروع شده و در مراحلی که دایره? فعالیت‌های حسی ـ حرکتی کودک گسترش می‌یابد، بازی ـ ترانه‌ها بر لالایی‌ها اضافه می‌شود. ادبیات هر قومی پر از اشعار و ترانه‌هایی است که در سنین ابتدایی و از راه گوش، کودک را با صداها و ساختمان شعر وقصه آشنا می‌کند و لحظه‌هایی لذت بخش برای او خلق می‌کند.

از جمله مهم‌ترین پیامدهای داستان خوانی، نزدیک کردن اعضای خانواده به یکدیگر است. در این جا خواندن برای کودک به یک جریان اجتماعی تبدیل می‌شود. زیرا او در معرض اطلاعات گوناگون در مورد جامعه، مردم و رویدادهای اجتماعی قرار می‌گیرد. وقتی پدر و مادر برای او کتاب می‌خوانند در واقع به او الگو می‌دهند. بردن کودکان به نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های کتاب به آن‌ها فرصت می‌دهد بین کتاب‌ها بگردند و با کمک بزرگ‌ترها کتاب‌های مورد علاقه? خود را پیدا کنند. هم چنین عضو کردن کودکان در کتابخانه‌های عمومی از وظایف پدر و مادرهاست. وقتی کودک خواندن را یاد گرفت وبرای خواهر یا برادر کوچک‌تر یا پدر و مادرخود داستان خواند، حس اعتماد به نفس در او تقویت می‌شود. با این همه، کودکان هر قدر هم در خواندن توانا شوند و مهارت پیدا کنند هنوز نیاز دارند کسی برایشان کتاب بخواند. برای کودک مفهوم خواندن چیزی فراتر از تلفظ کلمات است.

همچنین شنیدن داستان به شکل گروهی بسیاردلپذیرتر از تنهایی خواندن آن است. در این جاست که نقش مدرسه و خواندن به صورت گروهی مطرح می‌شود. مدرسه با برنامه ریزی صحیح، کاری را که از خانه شروع شده است می‌تواند پی گیری کند. مدرسه اولین جایی است که کودکان را به طور رسمی با خواندن و متون مکتوب آشنا می‌کند. البته شکل گیری عادت به مطالعه در مدرسه و گسترش آن به نظام آموزشی بستگی دارد. در این میان، نقش مهم و اساسی مدرسه در ایجاد کتابخانه را نباید فراموش کرد. لازم است کتابخانه? مدرسه، انواع مواد چاپی و غیر چاپی را با توجه به هدف‌های آموزشی و نیاز دانش آموزان و آموزگاران تهیه کند. در کتابخانه فعالیت‌های جمعی زیادی را می‌توان انجام داد، از جمله برگزاری جلسه‌های بحث و گفت و گو و نقد. نتیجه? این فعالیت‌ها ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است که به تدریج صورت می‌گیرد. کودکان آن چه را می‌خوانند با زندگی خود مقایسه می‌کنند. در واقع کتاب دید شخصی کودکان را نسبت به زندگی‌شان شفاف می‌کند و برای آن‌ها دریچه‌ای می‌گشاید که از آن میان می‌توانند زندگی دیگران را ببینند، بررسی کنند و درباره? آن حرف بزنند. تحقیقات نشان داده است کودکانی که از دوره? آمادگی و پایه? اول دبستان برایشان کتاب خوانده و قصه گفته‌اند، در پایه? ششم در خواندن و نوشتن از بهترین دانش آموزان بوده‌اند.

آن‌ها زبان و بیان نوشتاری روانی داشته‌اند و مهارت آن‌ها در استفاده از حروف ربط و جمله‌های وابسته برای سازگار کردن مطالب و افکار خود چشمگیر بوده است. بررسی کتاب، برپایی نمایشگاه‌های موضوعی، برگزاری دوره‌های کوتاه مدت آموزشی برای بالا بردن مهارت‌های هنری هم چون نویسندگی، نقاشی، خطاطی، مجسمه سازی، موسیقی، قصه گویی و کارهای دستی و هنری، از دیگر فعالیت‌های مؤثر در بالا بردن توان کودکان است. بهترین کتاب‌هایی که کودکان را به بلند خوانی تشویق می‌کند کتاب‌هایی است که تکرار زبانی دارد. کتاب‌های تصویری بدون متن هم برای تمرین قصه گویی و تقویت زبان گفتار و نوشتار مناسب است. هر کتابی می‌تواند کودک را به آفریدن قصه? خودش تشویق کند. اما قصه و قصه گویی، کار کرد مهم دیگری نیز دارد که شاید کم‌تر به آن پرداخته می‌شود. قصه بهترین وسیله برای فهم بزرگ‌ترین آثار ادبی و هنری است. لوئیس مک نیس، نویسنده? انگلیسی می‌گوید: «قصه‌های واقعی همیشه برای من معنای بسیاری داشته‌اند. حتی وقتی دبیرستان می‌رفتم و اعتراف به آن باعث رسوایی‌ام می‌شد. من از مطالعه? داستان‌های عامیانه مثل قصه‌های هانس کریستین اندرسن، اسطوره‌ها و داستان‌های ملل اروپای شمالی، آلیس در سرزمین عجایب و کودکان آب شروع کردم و دوازده ساله بودم که با مطالعه? شهبانوی سرزمین پریان گامی به سوی پیشرفت برداشتم.»

قصه‌ها بر خلاف شکل‌های دیگر ادبیات، کودک را در راه کشف هویت و معنای زندگی خویش هدایت می‌کند. قصه به کودک می‌آموزد برای ادامه? تکامل شخصیت فردی چه تجربه‌هایی ضروری‌اند. قصه به کودک قول می‌دهد اگر شجاع باشد و در راه این تلاش ِ طاقت فرسا و مهیب قدم بردارد، نیروهای خیر اندیش و نیکوکار به کمکش می‌آیند و موفقیت او حتمی خواهد بود. قصه‌ها به کسانی که بز دل و تنگ نظرند و کوشش نمی‌کنند هویت خویش را بیابند، اخطار می‌کنند که ناچار خواهند شد به یک زندگی ملال آور و یکنواخت قناعت کنند.

البته اگر به سرنوشت بدتری دچار نشوند. اسطوره‌ها، داستان‌های مذهبی و قصه‌ها، نیروی تخیل کودک را تغذیه و تقویت می‌کنند. این گونه داستان‌ها به مهم‌ترین پرسش‌های کودک پاسخ می‌دهند و عامل مؤ ثر و مهمی در تربیت اجتماعی آن‌ها هستند. دریغ که این داستان‌ها از کودکان امروز گرفته شده است و به صورت ابتر، در فیلم‌ها و سریال‌ها نشان داده می‌شوند و امکان پرورش تخیل را از کودکان می‌گیرند. ادبیات به شیوه‌های گوناگون باعث رشد عاطفی کودکان می‌شود.

داستان‌های علمی – تخیلی، آن‌ها را به تأمل و اندیشه در باره? آینده وا می‌دارد. داستان‌های واقع گرای نو کودکان را نسبت به شناخت انسان امرزی و رابطه‌اش با محیط زیست کنجکاو می‌کند. کودک به کمک ادبیات با شیوه‌های برخورد انسان‌ها و دشواری‌های زندگی خود آشنا می‌شود و از شخصیت‌های داستان‌ها می‌آموزد چگونه گرفتاری‌های مشابه را رفع و احساس دیگران را درک کند. با الهام از همین تجربه‌هاست که کودکان به نوشتن یا بازگو کردن قصه‌هایی ساخته و پرداخته? ذهن خود یا اجرای نمایش بر انگیخته می‌شوند. جورج شانون می‌گوید: «انسان در دوران کودکی به ارزش‌های ادبیات دست می‌یابد و تأثیر عمیق آن در بزرگسالی پدیدار می‌شود.» خواندن و آشنایی با ادبیات بر کودکان اثرات متفاوتی دارد، چنان که جون گلیزر می‌گوید: «ادبیات در رشد عاطفی کودکان سهیم می‌شود. سهم ادبیات در بروز احساسات و عواطف و به دست دادن تصویری از این احساس‌ها و شناسایی آن است.» کودکان نسبت به آن چه می‌خوانند واکنش نشان می‌دهند. واکنش‌های کودکان نسبت به ادبیات از پیدایش و پیشرفت عوامل متفاوتی تأثیر می‌پذیرد و رشد و پرورش زبانی، شناختی، اجتماعی و اخلاقی در کودکان بر شیوه? برداشت آن‌ها از یک داستان تأثیر می‌گذارد.

باورها، انتظارها، مهارت خواندن، موقعیت اقتصادی، اجتماعی، جنس، سبک فردی خواننده در خواندن او و اثر پذیری‌اش دخالت دارند. معمولاً متن‌های ادبی ساختارهای روایی متفاوتی دارند از نسبتاً ساده در قصه‌های عامیانه تا طرج های تودرتو، مفصل و بلند در رمان با درونمایه های در هم پیچیده، شخصیت پردازی‌های مشروح و زبان پیچیده. هر گونه? ادبی ویژگی منحصر به فردی دارد و کارکردی متفاوت. کتاب‌ها در انواع گوناگون به کودکان امکان می‌دهند انگیزه‌های شخصی و انگیزه‌هایی را که بر دیگران تأثیر دارند درک کنند و نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهند.

منابع:

1-شناخت ادبیات کودکان: گونه‌ها و کاربردها. دونا نورتون. مترجمان: منصوره راعی، ثریا قزل ایاغ ودیگران. تهران: نشر قلمرو.1382

2-افسون افسانه‌ها، برونو بتلهایم، ترجمه? اختر شریعت زاده، تهران: انتشارات هرمس، 1381

3-برایم بخوان. برنیس ای. کولینان، ترجمه? فاطمه امین ناصری، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.1382

4-Straight Talk About Reading,Susan L.Hall and Louisa C.Moats.Published by Contemporary Books.‎ -

5- هنر و فن قصه گویی. الین گرین. ترجمه: طاهره آدینه پور. تهران: انتشارات ابجد.1378 ترجمه و تدوین: فرمهر منجزی 


توصیه های حرفه ای برای محل نصب دوربین مدار بسته

قبل از آنکه بهترین محل برای نصب دوربین را در  خانه  پیداکنیم، مهم است بدانیم و این نکته را در نظرداشته باشیم، با وجود اینکه در برخی نقاط می توانید خودتان نصب دوربین را انجام دهید اما برخی دیگر از نقاط خانه نیاز به نصب حرفه ای دوربین دارند. 

  • ورودی اصلی

 

اگر شما بلانسبت یک سارق حرفه ای بودید، احتمالا قبل از هرچیزی درهای جلویی و پشتی را چک می کردید، بلکه صاحبخانه در را قفل نکرده باشد یا اینکه زیر پادری کلید را پنهان کرده باشد. اکثر سارقین درِ خانه را می زنند تا متوجه شوند که آیا خانه خالی است یا خیر. همچنین با این کار بودن یا نبودن سگ را بررسی می کنند. در واقع، آمار نشان می دهد که 45 درصد از سارقین برای وارد شدن از این روش استفاده می کنند. 

برای نصب و جاگذاری دوربین مداربسته های بیرونی، باید از روش نصب حرفه و دوربین های عایق استفاده کنید که قابلیت دید شبانه امواج اینفرارد را دارند.

دوربین مداربسته ای که از فضای بیرون و خیابان قابل دیدن باشد، یک عامل بازدارنده خوب برای سارقین است. گرچه ممکن است برخی از دزدان پنهانی و یا از در پشتی وارد شوند.

 

 

راهنمایی نگهداری سیستم امنیتی خانه: از دوربین مدار بسته تا قفل برقی

کارایی سیستم امنیتی شما با کارایی ضعیف‌ترین قسمت آن برابر خواهد بود. یک سیستم امنیتی نیازمند نگهداری مرتب است تا بتوان از عملکرد بهینه آن اطمینان حاصل کرد. فرآیند نگهداری شامل بررسی و کنترل اجزا منفرد، تعویض باتری در زمان لازم و حصول اطمینان از عملکرد صحیح اجزا با یکدیگر است. در حالیکه پد کنترلی اصلی شما و خدمات بازبینی به شما کمک می‌کند تا مسیر عملکرد سیستم را کنترل و نظارت کنید باید بررسی‌های هفتگی و ماهانه خود را نیز انجام دهید.

 

بالای هر ورودی خانه یک دوربین مدار بسته متصل به وای فای وصل کنید تا همه ی بخش های خانه و اطراف را پوشش دهد. مطمئن شوید که دوربین به اندازه کافی غیرقابل دسترس باشد، و البته به میزانی ارتفاع آن پایین باشد تا بتواند فیلم مزاحمان را نیز بگیرد.

توصیه حرفه ای: از قراردادن دوربین مقابل نور مستقیم خورشید جلوگیری کنید. البته می توانید با یک نصاب دوربین مداربسته مشورت کنید و با توجه به شرایط ویژه ای که کار شما دارد تصمیم  بگیرید.

 

همانطور که وقتی چشم شما در مقابل نور خورشید قرار می گیرد کور می شوید و چشم تان اذیت می شود، دوربین هم همانطور است. هنگام طلوع و غروب آفتاب که زاویه تابش کم است این مشکل حادتر می شود.
اگر خواستید بدانید متخصصین بر اساس در ارائه قیمت نصب دوربین مدار بسته چه فاکتورهایی را لحاظ می‌کنند به این صفحه سر بزنید.

  • دوربین های مداربسته داخلی مقابل در جلویی و پشتی

یک گزینه دیگر این است که دوربین ها را از داخل جلوی در پشتی و ورودی قراردهید.

مزیت قراردادن دوربین در این زاویه این است که می توانید بصورت واضحی چهره فردی که وارد می شود را شناسایی کنید.

کتابخانه ها و قفسه ها و یا بعضی از میز و کمدها برای اینکار مناسب هستند.

توصیه حرفه ای:  اگر ممکن است، دوربین ها را در ارتفاع خیلی بالا از در ورودی و راهروها نگذارید، چون برای شناسایی سارقین نیاز است تا دوربین را در ارتفاع مناسبی قرار دهید تا چهره فرد مشخص باشد.

 

 

چگونه قفل در خانه را انتخاب کنم؟

امنیت خانه از درب ورودی خانه شما شروع می شود بله همان قفل در. اما اینکه چه قفلی را انتخاب می کنید که مناسب نیاز های شما باشد؟ در این مقاله، ما در مورد مقایسه قفل ها، اینکه چه باید بپرسیم و چگونگی انتخاب یکی از آنها را مورد بحث قرار خواهیم داد.

 

  • پنجره های طبقه اول

دومین نقطه معروف برای ورود سارقین، پنجره های طبقه اول(همکف) است. قراردادن یک دوربین مداربسته روی میزی که مقابل پنجره است بهترین راه برای داشتن تصویری واضح از مزاحمان است.

در زیر، تصویری که دوربین شما باید آن را فیلمبرداری کند می بینید. 

 

به  زاویه دوربین در تصویر بالا دقت کنید.

اگر دوربین را در زاویه ای قراردهید که مستقیما مقابل پنجره باشد، تصویر ضدنور شده و شما قادر به شناسایی چهره سارق نخواهید بود.

شاهراه، راهروهای اصلی:

به غیر از پنجره های طبقات همکف و اول، به راهروهایی که به اتاق ها ختم می شوند توجه ویژه داشته باشید، چون اغلب وسایل ارزشمند در اتاق ها پنهان شده اند و این را همه حتی سارقین نیز می دانند.بهتر است قبل از ورود دزدان به اتاق، آنها را بگیریم.

 

توجه کنید که نصب دوربین مدار بسته در همه نقاط ورودی خانه آنچنان ضروری نیست، بخصوص در خانه های بزرگ. بهترین گزینه قراردادن دوربین در یکی از راهروهای اصلی است. که می تواند تالار ورودی، نزدیک پله ها و یا اتاق پذیرایی باشد. محل قرار دادن دوربین، در اینجا بسیار حائز اهمیت است. مطمئن شوید که دوربین چهره فرد سارق و مزاحم را فیلم می گیرد و نه وقتی که در حال خارج شدن است و از پشت سر آن.

پارکینگ و گاراژ

چرا اکثر سارقین از گاراژ و پارکینگ وارد می شوند؟ بله، چون بیشتر اوقات این محل ها خالی هستند. همچنین این محل های پیشنهادات بهتری برای دزدی دارند، مثل دوچرخه و البته سلاحهایی مثل بیلچه و بیل را که دیگر لازم نیست اشاره کنیم.

 

یکی از مزیت های گاراژ و پارکینگ این است که شما در آنجا احتمالا کلی قفسه دارید و به نقاطی دسترسی دارید که نصب دوربین در آنجا خیلی آسان است.

نکته حرفه ای را که در مورد نور گفته شد بخاطر داشته باشید. پارکینگ و گاراژ مکان های تاریکی هستند و بنابراین وقتی در طول روز درِ آنها باز شود، برای دوربین شما فیلمبرداری واضح از تصویر سارق دشوار است. برای حل کردن مشکل نور،  زاویه دوربین را در ورودی پارکینگ سِت کرده و دوربین را آنجا نصب کنید.

حیاط جلویی

نمای بیرونی دوربین و پیدا بودن آن برای تان مسئله شده؟

 

سارقین ترجیح می دهند تا به خانه هایی دستبرد زنند که هیچ گونه تدارکات امنیتی نداشته باشد،  بخصوص اگر دوربین مدار بسته داشته باشد.

در واقع خانه هایی که دوربین مداربسته آنها از بیرون مشخص باشد، نسبت به بقیه خانه ها 300درصد کمتر مورد حمله سارقین و مزاحمین قرار می گیرند. بنابراین نمایان کردن  دوربین مدار بسته  یک مانع بسیار خوب برای دزدان است.

با توجه به اندازه حیاط خانه، ممکن است دوربین های که بالای درها نصب شده اند از بیرون و خیابان ها نمایان نباشند. برای خانه های بزرگ تر توصیه ما به شما این است که در بیشتر نقاط دوربین نصب کنید تا همه ورودی ها و کوچه های منتهی را پوشش دهد.

برای جلوگیری از هشدارهای بیجا و بی معنی از قراردادن دوربین در محل های عمومی مثل پیاده روها و برخی از راه ها و کوچه ها خودداری کنید.

حیاط پشتی

 

حیاط های زیادی که پشت به مسیرهای دیگر مثل راه های آبی، بوته زار، پارک ها یا کوچه ها هستند باعث می شود دسترسی به حیات خلوت و همچنین فرار از آن آسان شود.

همچنین حیاط خلوت مکانی است که کودکان زمان زیادی را در آنجا می گذرانند، بنابراین ممکن است شما بخواهید یک دوربین در آن نصب کنید تا آنها را تماشا کنید.

در حالی که یک دوربین امنیتی می تواند فضای گسترده ای از حیاط خلوت را تصویربرداری کند اما ممکن است شما برای شناسایی یک مزاحم نیاز به چندین دوربین  داشته باشید. یک مکان مناسب جهت نصب دوربین نقطه ورودی حیات خلوت است.

اتاق خواب ها و اتاق کار

هیچ چیزی بدتر از این نیست که مورد دزدی قرار بگیرید و حتی ندانید دزد چه چیزهایی را با خود برده است . اتاق خواب ها مکان مناسبی جهت نصب دوربین هستند. نه تنها شما می توانید اشیای دزدیده شده را اثبات کنید بلکه شانس بیشتری برای ثبت چهره دزد هنگامی که در اتاق به دنبال اشیا می گردد تا زمانی که از در ورودی وارد می شود میتوانید داشته باش.

 

اگر شما یک دوربین داخلی داشته باشید که امکان انتقال صدای دو طرفه داشته باشد می توانید بر سر رها کردن اشیا دزدیده شده با دزدان مذاکره کنید، از آنها بخواهید که بیرون بروند و هشدار دهید که پلیس در راه است.

نتیجه گیری

هرموقع در مورد نصب دوربین مداربسته صحبت می کنیم، گزینه‎ های مختلفی پیش رو داریم. در اینجا نگاهی به محل های نصب دوربین در داخل و خارج ساختمان انداختیم و نقاطی که بیشتر مورد حمله دزدان قرار می گیرند را بررسی کردیم.

  1. در ورودی شامل درهای جلویی و پشتی خانه
  2. پنجره های طبقات اول و همکف
  3. شاهراهای داخلی خانه که به اتاق خواب ها منتهی می شوند
  4. گاراژ و پارکینگ، بخصوص اگر پارکینگ به خانه راه داشته باشد
  5. حیاط جلویی به عنوان بازدارنده برای دزدان
  6. حیاط پشتی/ حیات خلوت
  7. اتاق خواب های اصلی برای شناسایی اقلام دزدیده شده و چهره ه سارق

    همچنین به برخی از نکاتی که هنگام نصب دوربین باید آنها را در نظر داشته باشید نیز اشاره کردیم.
  • دوربین های دید شبانه، اگر پشت پنجره های شیشه ای نصب شوند، نمی توانند حرارت را تشخیص دهند. بنابراین پول خود را بهینه مصرف کنید و دوربین های خارج خانه را بصورت حرفه ای نصب کنید.
  • از قراردادن مستقیم دوربین های داخلی و خارجی در برابر نور مستقیم آفتاب خودداری کنید؛ محل طلوع و غروب خورشید را بررسی کنید.
  • دوربین را در زاویه ای قرار دهید که از تابش نور از پشت و تصویر ضدنور جلوگیری کنید
  • از نصب دوربین در ارتفاعات بالا خودداری کنید، بخصوص در نزدیکی راهروها و ورودی ها
  • برای فضاهای بزرگ مثل حیاط های پشتی، نصب چندین دوربین را درنظر داشته باشید.

امیدواریم که این مطلب به شما کمک کند تا دوربین را در بهترین نقطه جاگذاری کنید.

 


قصه گویی چه تاثیری در زندگی کودک دارد؟

عضویت در سایت

 قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است

 

 خیلی از والدین می پرسند، قصه گویی چه تاثیری در زندگی کودک دارد؟ قصه زندگی را از نوع آغاز می کند. خیالپردازی را غیر مستقیم یاد می دهد. در ذهن کودک سوال ایجاد می کند و به کودک یاد می دهد حوادث را بهم بچسباند. باعث می شود خدا را پیدا کند و واقعیت ها را کشف کند.

 کدو قل قله زن، علی مردان خان، خروس زری و... همه از بخشی از خاطرات مشترک کودکی ما در دوران بزرگسالی هستند. خاطراتی که هنوز هم در گوشه های ذهن مان دنبال تصویرهای آشنای آن ها می گردیم و این یعنی باور مسلم تاثیرگذاری قصه و قدرت وصف نشدنی آن، همان قدرتی که دنیای کودکی مان را به بزرگسالی پیوند می زند!


 از چه زمانی می توانیم برای کودکمان قصه های کودکانه بگوییم؟
شاید با خودتان بگویید که از چه زمانی می توانید برای کودکتان قصه بگویید. از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرف های شما را پیدا می کند، زمان قصه گویی شروع می شود. بنابراین از همان نوزادی هم می توان قصه گفتن را شروع کرد، صد البته نباید توقع داشته باشید که نوزاد شما متوجه کنه مفاهیم قصه شود، در این زمان همین ارتباط مهم است.

کودک زمانی که بزرگ تر می شود و یکی دوسالی از زندگی اش می گذرد، توجه بیشتری به قصه نشان می دهد، با این حال علاقه ای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است.


پس نه او می نشیند که شما یک ساعت برایش قصه تعریف کنید و نه شما این کار را بکنید که نتیجه ای جز فراری دادن او از دنیای قصه گویی و مطالعه ندارد. پس به قصه های کوتاه یا حتی خیلی کوتاه روی بیاورید. پس از چهارسالگی می توانید به او این اجازه را بدهید که از میان کتاب ها دست به انتخاب بزند و کتاب مورد علاقه اش را بخرد.


تأثیر قصه در رفتارهای کودکان
 قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصه ها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن می توان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد. رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و... را می توانید با قصه ها درمان کنید البته با این شرط که رفتارها را زود تشخیص بدهید و دست به کار شوید.


 ممکن است با خودتان فکر کنید که چطور ممکن است یک داستان ساده جلوی پرخاشگری کودک را بگیرد یا بر ترس و خجالت کودکی دیگر فائق آید. حسی که کودک پس از شنیدن یک داستان خوب دارد، مانند احساسی است که ما پس از تماشای یک فیلم خوب پیدا می کنیم.


مخاطب هنگام تماشای فیلم با یک یا چند شخصیت همانندسازی یا همذات پنداری می کند. کودک نیز به همین شکل، هنگام گوش سپردن به قصه، خود را به جای شخصیت های داستان می گذارد یا به آنها احساس نزدیکی می کند.


چگونه داستان را خوب ترسیم کنیم؟
 قصه گویی آنگونه که ما فکر می کنیم هم کار ساده و راحتی نیست. البته اینکه متن داستان را ساده و بدون هیچ فعالیت و خلاقیت خاصی از روی کتاب برای کودک در حال خوابمان بخوانیم و در میان سطور آن خمیازه بکشیم هم شیوه ای از شیوه های قصه گویی است. اما برای اینکه قصه گوی بهتری باشید و تأثیر عمیق تری روی شنونده تان بگذارید باید به این نکات دقت کنید: یک قصه گوی خوب در ابتدای امر باید در انتخاب قصه دقت کند. 


با توجه به سن و سال مخاطب، روحیه و شرایء استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرایط محیطی و نیاز کودک دست به انتخاب قصه هایی بزند که آموزه های مورد نظر را به کودک انتقال دهد. در عین حال قصه هایی را انتخاب کنید که با آن راحتید و خودتان هم آن را دوست دارید.


ضمن اینکه بهتر است داستان هایی با پایان خوش را برای کودکتان انتخاب کنید؛ داستان هایی که در آنها خوبی بر بدی غلبه می کند، شخصیت خوب داستان پیروز می شود و مشکلات و سختی ها برطرف می شوند و شخصیت شرور و بد به سزای عملش می رسد یا متنبه می شود. شما به عنوان یک قصه گو باید قصه را مانند یک تابلوی نقاشی در برابر کودک ترسیم کنید.


خیال را تقویت می کند
 دکتر احمدرضا آذر،پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان قصه ها می گوید: قصه گویی برای کودکان منجر به تقویت "خیال" خواهد شد. در ایام محرم تعزیه هایی برگزار شد که در آن گفتار، حرکات و نمایش های نمادین دیده می شد. 


تعزیه ها برای اکثرکودکان چند نسل قبل،معنا داشت، اما این صحنه ها برای خیلی ازکودکان امروز که در معرض بمباران اطلاعات تصویری توسط رسانه های مختلف قرار گرفته اند و از طرفی برای آنان قصه گفته نشده و خیال آنها تقویت نشده،اغلب بیگانه و ناآشنا تلقی می شود و کودکان با این نمادها نمی توانند ارتباط درست و معناداری برقرار کنند.

 

 اما در بین همین کودکان نسل امروز، کودکانی هستند که وقتی با صحنه های مربوط به تعزیه یا اصولا هر داستان نمادین دیگر رو به رو می شوند؛ در این صحنه ها غور کرده و سوالات جالبی را در ارتباط با آن می پرسند. این دسته کودکان، همان گروهی هستند که والدین آنها برایشان قصه تعریف کرده اند.بنابراین قصه گویی می تواند واسطه میان برخی از نمادها و مفاهیم مربوط به آن باشد.

 دکتر آذر در ادامه افزود: البته باید مراقب باشیم که تلاش برای رشد خیال و وهم در فرد، منجر به توهم گرایی یا القای شبه آگاهی در او نشود. در دوران امام سجاد علیه السلام گروه هایی به نام "قصاصین" رشد پیدا کردند که با آگاهی از قدرت قصه گویی و از طریق قصه گویی، افراد را در ارتباط با اعتقادات و باورهای اسلامی شان در معرض حمله قرار داده بودند که این افراد مورد نقد امام سجاد علیه السلام واقع شدند. بنابراین قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود،می تواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد که باید به این نکته نیز توجه داشت؛ چرا که قصه گویی به شکل منفی،سبب می شود دیدگاه های کودکان در معرض آسیب قرار بگیرد. 

,قصه برای کودکان,قصه های کودکانه

رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و... را می توانید با قصه ها درمان کنید

 
چه قصه ای برای چه کودکی؟
تحقیقات روان شناسان کودک نشان می دهد قصه گویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصه گویی در دوران 2 تا 7 سالگی همه از عوامل موثر و زمینه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصه گویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر می سازد. مدت زمان قصه گویی، اگر به صورت همیشگی و منظم باشد می تواند از 5 تا 10 دقیقه شروع شود. این زمان را می توان با بالارفتن سن بچه ها و افزایش دامنه لغات شان آرام آرام افزایش داد. از 4 سالگی و گاهی کمی زود تر می توانید گاهی از بچه ها بخواهید که آن ها برای شما قصه بگویند و هنگام قصه گویی با آن ها همراهی کنید.


در حقیقت از 3 تا 4 سالگی بچه ها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برای شان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصه های ساده ای را که شنیده اند بازگو کنند. در 5 یا 6 سالگی بچه ها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانه ها آمادگی دارند.


بنابراین می توانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از 6 سالگی به بعد بچه ها توانایی شنیدن قصه های بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آن ها می تواند بین قسمت های مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصه های بلندی را که برای قصه گویی انتخاب می کنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.


پس از همین حالا دست به کار شوید و فارغ از تاثیرگذاری قصه در ادا کردن کلمات، تکوین شخصیت، قدرت تخیل، افزایش اعتماد به نفس و.... برای کودکان تان قصه بگویید، قصه هایی که قرار است در روزهای نه چندان دور آینده، تنها فصل مشترک آن ها با دنیای عجیب و دوست داشتنی کودکی شان باشد.