سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعاتی کامل درباره دوربین های مداربسته

"دوربین مداربسته" چیست؟
واژه "دوربین مداربسته" برگردان فارسی کلمه انگلیسی  closet circuit television  یا به اختصار cctv می باشد. معنی لغوی آن جعبه جادویی مدار بسته است و به دوربین هایی گفته می شود که در جای خود ثابت اند.
دوربین مداربسته به کلیه دوربین هایی اطلاق می گردد که در محل خود ثابت بوده و تصاویر را به یک یا چند محل ارسال می کنند. از آنجا که اغلب این دوربین ها در حفاظت، نظارت و سیستم های مانیتورینگ امنیت بکار می رود این واژه بیشتر به همین حیطه بر می گردد اما معنی فنی آن حتی دوربین های ویدیو تلفن و کنفرانس را نیز دربر می گیرد.


تاریخچه:
نخستین سیستم مداربسته در سال 1942 میلادی توسط شرکت زیمنس آلمان به منظور مشاهده پرتاب موشک های v2 نصب شد. یک مهندس آلمانی بنام "والتر بروچ" مسئول نصب این سیستم بود.
در آمریکا اولین تبلیغ دوربین مداربسته در سال 1949 مربوط به محصولی با نام "وریکون" بود که در تبلیغات گفته میشد به مجوز دولتی نیازی ندارد.از آن پس سیستم های ضبط تصاویر دوربین مداربسته در برخی پایگاه های فضایی بزرگ جهت ضبط تصاویر پرتاب موشک ها بکار گرفته شد و خیلی زود روی موشک ها نصب شد تا جایی که تصاویر را همراه با صدا به زمین ارسال کرد.

 

 اولین رونمایی از دوربین مداربسته در اماکن عمومی آمریکا در سال 1973 بود. زمانی که در میدان تایمز نیویورک اولین دوربین مداربسته به منظور جلوگیری از جرایم در محدوده نصب شد اما نقش چشمگیری در کاهش جرایم ایفا نکرد. تا ایتکه در سال 1980 دوربین های مداربسته در سطح گسترده ای در سراسر آمریکا بخصوص در مراکز عمومی بکار گرفته شد. بنظر می آمد استفاده از دوربین مداربسته راهی ارزان تر در مقایسه با بکارگیری نیروهای پلیس برای شناسایی جرایم باشد.


بتدریج برخی از حرفه ها و مشاغل بخصوص آنهایی که بیشتر در معرض سرقت قرار داشتند نیز به دوربین مداربسته روی آوردند. در سال 1990 دستگاه های ضبط تصاویر دوربین ها تنها با قابلیت " ضبط بعد از شناسایی حرکت" وارد بازار شدند که استفاده از دوربین مداربسته را در این کشور بسیار بیشتر کرد. تا قبل از آن، دستگاه های ضبط تصاویر تا حد زیادی از نظر میزان حجم ذخیره و قابلیت ها بسیار محدود بود. از نیمه دوم سال 1990 پلیس دوربین های زیادی را در سطح شهرها بخصوص مراکز عمومی ، مدارس و پروژه های ساختمانی نصب کرد.
در انگلستان نیز استفاده از دوربین مداربسته بسیار متداول شد. شهر "نورفولک" انگلستان نخستین جایی در این کشور بود که دوربین ها در آن نصب شدند.بطور کلی در دهه میلادی بین 1990 تا 2000 استفاده از دوربین های مداربسته در بسیاری از کشورها رواج یافت.


کاربردهای دوربین مداربسته
کاربرد اصلی و عمده دوربین های مداربسته در سیستم های حفاظتی است اما کاربرد های آن به سیستم های حفاظتی محدود نبوده و از آن فراتر میرود کاربردهایی از قبیل کاربردهای پلیسی ، نظامی، فضایی ،صنعتی ، کنترل ترافیک ، ارتباطات ویدیویی، و تصویر برداری نامحسوس.

 

 

 - جلوگیری از ارتکاب جرایم:
کاربرد دوربین های مداربسته در جلوگیری از ارتکاب جرایم بسیار وسیع است. از جلوگیری از جرایم رانندگی تا جرایم جنایی. استفاده نامحسوس از دوربین های مخفی نیز بسیار رواج یافته است. بطور مثال می توان به دوربین های دستگاه های خود پرداز اشاره کرد که برای شناسایی جرایمی چون وارد کردن تصادفی رمز کارت اعتباری کاربرد دارد.


آخرین تحقیقات آماری از شهر های بزرگ آمریکا و انگلستان نشان می دهد بعد از نصب دوربین های مداربسته در پارکینگ ها 51 درصد از تعداد جرایم کاسته شده است. در فرودگاه ها میزان کاهش جرایم 23% و در سایر مراکز عمومی روی هم رفته این مقدار 7% بوده است.

 

 

 -کاربرد صنعتی:
در کارخانجات صنعتی نیز از دوربین های مداربسته در محل ها یا مراحلی از کار که حضور فیزیکی انسان خطرناک،دشوار یا حتی غیر ممکن است نیز بهره گرفته می شود. در کارخانجاتی مثل کارخانجات شیمیایی یا نیروگاه های هسته ای.در مراکز صنعتی استفاده از دوربین های اسکن خط تولید و دوربین های حرارتی رواج زیادی دارد.

 

 

  -کنترل ترافیک:
امروزه در اکثر کشورهای جهان از دوربین های مداربسته برای کنترل ترافیک وسایل نقلیه در سطح گسترده ای استفاده می شود. از جمله کنترل میزان ترافیک در خیابان ها و ارسال اطلاعات توسط gps به رانندگانی که قصد عبور از مسیر آن خیابان ها را دارند.تحت نظارت قراردادن تصادفات و شناسایی جرایم رانندگی حداقل کاربرد های دوربین مداربسته در کنترل وسایل نقلیه هستند. شناسایی اتوماتیک پلاک خودروها از جمله آخرین دستاورد های دوربین های مداربسته در این بخش می باشند.

 

-امنیت نقل و انتقالات:
در نقل و انتقلات عمومی از دوربین مداربسته برای جلوگیری از حوادثی که ممکن است در اثر خارج از دید بودن محل صورت بگیرد استفاده می شود. بطور مثال در متروها از دوربین مداربسته برای کنترل درهای ورود و خروج مسافران به منظور اطمینان از اینکه مسافر از در عبور کرده است و یا موارد مشابه آن در اتوبوس ها و قطارهای شهری.


انواع دوربین مداربسته
از نظر نوع سیگنال:
-دوربین های آنالوگ
-دوربین های ip (آی پی تحت شبکه)
-دوربین های دو منظوره


از نظر شکل ظاهری و کاربرد متناظر:
-دوربین های دام dome
-دوربین های صنعتی
-دوربین های مینیاتوری
-دوربین های مادون قرمز ir
-دوربین های اسپید دام (دوربین های چرخشی ptz)


از نظر قاب و پوشش:
-دوربین های ضد آب قاب بزرگ (پمپ بنزینی)
-دوربین های مخفی
-دوربین های قاب فانتزی

 

دوربین های آنالوگ

 

 

 

 این دوربین ها نسل ابتدایی دوربین های مداربسته می باشند که برای دریافت و ارسال اطلاعات صدا و تصویر از امواج آنالوگ استفاده می کنند.صدا و تصویر این دوربین ها هر یک توسط کابل دورشته ای جداگانه منتقل می شوند که یک رشته از سیم ها نقش جلوگیری از نویز بر سیم اصلی را ایفا می کند. کابل متداول برای تصویر این دوربین ها کابل کواکسیال rg59 است گرچه ارتباط تصویر این دوربین ها با کابل های مختلف بر حسب نیاز امکان پذیر است.

کیفیت این دوربین ها همانگونه که از نامشان پیداست تابعی از امواج آنالوگ است. امواج آنالوگ همواره در معرض نویز قرار دارد. نویز های مختلف الکترومغناتیسی و نویز های ناشی از نوسانات برق همواره یکی از تهدیدات جدی بر کیفیت دوربین های مداربسته آنالوگ می باشند. به همین دلیل استفاده از کابل ها و تجهیزات با کیفیت بالا روی کیفیت تصویر در این نوع دوربین ها تاثیر بسزایی دارد.

www.digibaan.ir


چرا باید هر شب برای کودک داستان گفت و کتاب خواند؟ قصه گفتن برای

افزایش کنش و بهبود روابط میان فردی با کودک

شنوایی یکی از حواس پنجگانه است که در هنگام کودکی کارایی بسیار برجسته‌ای دارد. هنگامی که برای کودک داستان کودکانه می‌گویید حس شنوایی او را درگیر می‌کنید. کودک دوست دارد با پدر و مادرش کنش و تعامل داشته باشد. داستان‌های پیش از خواب به بهبود روابط میان‌فردی کودک و پدر و مادر می‌انجامد. احساس صمیمیت و همدلی کودک و والدینش را بهبود می‌بخشد. به کودک نشان می‌دهد که برای خانواده‌اش اهمیت دارد و برای او حتی پیش از خوابیدنش وقت می‌گذارند. پدر و مادر با داستان گفتن برای کودک از کودکشان حمایت عاطفی می‌کنند و کودک به خوبی این حمایت را درک می‌کند.

سخن گفتن با کودک به صورت غیرمستقیم

گاهی نمی‌توانیم درباره‌ی برخی از مسائل به صورت مستقیم با کودک سخن بگوییم. در چنین شرایطی داستان کودکانه گفتن می‌تواند ابزاری برای انتقال حرف‌هایمان به کودک باشد. فرض کنید کودک به بهداشت فردی اهمیت نمی‌دهد والدین می‌توانند داستانی با موضوع بهداشت و تمیزی برای کودک بگویند تا از او بخواهند به بهداشت فردی اهمیت دهد.

بهبود توانایی تخیل و خیال پردازی

داستان گفتن برای کودک به بارور شدن توانایی تخیل کودک کمک می‌کند. کودک با شنیدن داستان به تصویرسازی ذهنی و تجسم آن‌چه می‌شنود دست می‌زند. توانایی تخیل و خیال‌پردازی در کودک به رشد توانایی‌های ذهنی کودک می‌انجامد. پس والدین با کتاب خواندن و داستان گفتن برای کودک، به بهبود توانایی تخیل و رشد توانایی‌های ذهنی کودک کمک می‌کنند.

کاهش بی‌خوابی کودک

با داستان گفتن برای کودک می‌توانیم استرس و ناراحتی‌هایی که در روز دچارشان شده است را برطرف کنیم. هنگامی که کودک از نظر فکری و روانی آرام شود می‌تواند خوابی آسان‌تر و باکیفیت‌تر داشته باشد. داستان گفتن پیش از خواب زمینه را برای خواب بهتر کودک فراهم می‌کند.

رشد اخلاقی کودک

داستان‌هایی که برای کودک گفته می‌شود او را با اخلاق و اصول اخلاقی آشنا می‌کند. داستان‌ها می‌توانند به رشد اخلاقی کودک کمک کنند. پیش‌تر درباره‌ی دیدگاه رشد اخلاقی کلبرگ سخن گفتم؛ می‌دانیم رشد اخلاقی از دیدگاه کلبرگ مرحله‌ای است. داستان‌هایی که  نیازمند نتیجه‌گیری شنونده هستند به رشد اخلاقی کودک کمک می‌کنند.

قصه کودکانه گفتن برای کودک را فراموش نکنید.

قصه گفتن و کتاب خواندن پیش از خواب برای کودکان را جدی بگیرید. قصه گفتن تنها 10 دقیقه از وقت شما را خواهد گرفت که زمانی اندک است. اما به یاد داشته باشید همین زمان اندک می‌تواند به بهبود رشد روانی کودک بیانجامد. به جای آن‌که برای کودک قصه‌ای صوتی خریداری کنید خودتان برایش قصه بگویید. هیچ صدایی جایگزین صدای پدر و مادر نمی‌شود. کودک دوست دارد قصه را از زبان شما بشنود تا آرام بگیرد و بداند که دوستش دارید. به یاد بسپارید که سبک زندگی شما در آینده‌ی کودکتان موثر است.


قصه گویی چیست

قصه کودکانه کهن ترین شکل ادبیات است و آئین و سنتی است که از قدیم به ما هدیه شده است . ما با زنده نگه داشتن آن ، فرهنگ و داستان های یک مرز و بوم را نگاه داشته ایم . از زمانیکه انسان های نخستین در کنار آتش گرد یکدیگر می نشستند قصه گویی وجود داشته است و توسط پیران راه و رسم زندگی و مقابله کردن با سختی ها به شکل قصه و افسانه برای کوچک و بزرگ روایت می شده است . مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما قصه گویان ماهری بودند و افسانه های قومی و ملی را برایمان نقل می کردند . امروزه نیز قصه گویی رواج دارد اما شکل آن کمی تغییر کرده است . زندگی مدرن مادربزرگ ها را از کودکان دور کرده است و مادرها و پدر ها به خاطر مشغله ی کاری زمان کمتری را به قصه گویی اختصاص می دهند برای همین بازار قصه های صوتی داغ شده است و با یک کلیک کودک می تواند قصه های کودکانه را بشنود و یا با تماشای یک کارتون یا تئاتر اجرای یک قصه را ببیند . بله همگی راه های آشنا شدن با داستان هستند اما تاثیر قصه گویی مستقیم با کودکان را ندارند . شاید من سخت گیری می کنم اما اگر تجربه ی قصه گویی با کودکان را نداشتم و تاثیر مثبت آن را نمی دیدم می توانستم آسان تر بگیرم . به هر جهت پیشنهاد من قصه گویی سنتی ( کلاسیک ) است که از دیرباز وجود داشته است . قصه گویی سنتی به این معنا که قصه گو در کنار بچه ها می نشیند ، آنها را لمس می کند ، به چشمانشان نگاه می کند ، در لحظه  احساساتش را با آنها شریک می شود ، نیاز کودکان را می بیند ، پای صحبت های آنها می نشیند ، سوالهایشان را پاسخ می دهد ، با آنها می خندد ، می ترسد ، می گرید و بدین گونه قصه ی خود را به پایان می رساند .خوشبختانه چند سالیست که در مهدکودک های تهران قصه گویی باب شده است و ارزشی برای این سنت قدیمی قائل شده اند و ساعتی را به عنوان کلاس قصه گویی اختصاص داده اند ( البته من از حال و روز شهرهای  دیگر ایران بی خبر هستم و امید دارم که قصه گویی رواج داشته باشد ) این را می دانم که در دنیا و مخصوصا اروپا قصه گویی اهمیت بسیاری دارد و آنها با انتخاب قصه های ملی ، کودکانشان را آموزش می دهند تا در بزرگسالی به فردی موفق و موثر در جامعه تبدیل شوند و بتوانند کشور خودشان را آباد کنند . قصه گنجینه ی یک کشور است . بسیاری از زبان شناسان و تاریخ شناسان بر روی قصه ها و افسانه ها تحقیق می کنند پس قصه ارزش والایی دارد و نباید نادیده گرفته شود . چند سالی است که ما شاهد گردهمایی ها و جشنواره های بین المللی قصه گویی در ایران می باشیم البته تعداد آنها فعلا اندک است ولی با کوشش ما می توانند رونق چشمگیری داشته باشند . جشنواره ی بین المللی قصه گویی کانون پرورش و فکری کودکان هر سال برگزار می شود و قصه گویان خارجی نیز در آن شرکت می کنند و قصه های مرز و بوم خود را روایت می کنند . من تاکید می کنم که از این جشنواره بازدید کنید تا با شکوه و تاثیر قصه گویی آشنا شوید و هم چنین با روایت های متفاوت آشنا شوید و اگر خود قصه گو هستید در کلاس هایتان از آنان بهره بگیرید و تمام تلاشتان را برای بهتر دیده شدن این فرهنگ و سنت بیشتر کنید . در ادامه چند مورد از تاثیرات قصه و قصه گفتن را برای شما ذکر می کنم :

 


∗ قصه گویی باعث ایجاد ارتباط عاطفی بین قصه گو و شنونده ( کودکان ) می شود که از این طریق می توان با کودک رابطه ای دوستانه برقرار کرد و حرفهای او را شنید .

∗ توانایی های کودک را در زمینه های عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی افزایش می دهد و به او کمک می کند تا درکی از تجربه های خود در دنیا داشته باشد .

∗ بهتر گوش می دهد و دایره لغات آن گسترده تر می شود . به رشد کلامی کودک کمک می کند . ( به کودکانی که دیر زبان باز می کنند کمک بسیاری می کند )

∗ صداها ، کلمات و مفاهیم را درک و کشف می کند . کمک بسیاری به یادگیری خواندن و نوشتن می کند .

∗ با زبان محاوره و نوشتاری آشنا می شوند و به کتاب خواندن علاقه مند می شوند .

∗ در قصه ها به دنبال راه حل مشکلات خود می گردند و در دنیای واقعی می توانند با مشکلاتشان روبه رو شوند چون می دانند که قهرمان داستان از پس مشکلاتش برآمده است .

∗ با افکار ، نظریه ها ، عقاید جدید آشنا می شوند و بعد های دیگر زندگی را می شناسند .

∗ حافظه ی کودک پرورش می یابد و می تواند مطالب بیشتری را در ذهن خود به خاطر بسپارد و در آینده آنان را استخراج کند ( به اصطلاح مخزن ذهنش را پر می کند )

∗ کودکان در قصه گویی مهارت پیدا می کنند و می توانند به قصه های خود بیاندیشند و آنها را بیان کنند .


 

مفتخرم که کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) به نویسندگی اینجانب " شیدا مزکی " را به شما معرفی کنم .تمام مطالب مورد نیاز با قصه گویی ، روش ها و ابزارها ، طرح درس و داستان های ایرانی ، در این کتاب نوشته شده است . برای آشنایی بیشتر با کتاب به بخش معرفی کتاب کودک مراجعه کنید .

تمامی مطالبی که در این بخش و  بخش بعدی به صورت خلاصه نوشته شده است را می توانید در این کتاب کامل و جامع بخوانید .

برای تهیه و سفارش کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) تماس با من بگیرید و به نشانی الکترونیکی ام پیام بدهید .

همچنین می توانید در شبکه های مجازی اینستاگرام و تلگرام به این آیدی پیام بدهید : 


امیدوارم شما نیز با به کار گیری این دلایل و دلایل دیگر بتوانید روشن کننده ی راه قصه گویی در مجموعه و یا خانه ی خود باشید . اگر علاقه مند به قصه گویی هستید با ثبت نام کردن در سایت مقاله ی چگونه یک قصه گو شویم را مشاهده و مطالعه فرمایید . (  فقط کافیست بعد از ثبت نام  کردن به سایت  ورود کنید )

مقاله های مرتبط را مطالعه کنید : آشنایی با شاهنامه ، صمد بهرنگی کیست


اهمیت قصه کودکانه گفتن برای کودکان

اهمیت قصه کودکانه گفتن برای کودکان

 

گروه ویراستاران کتابک

قصه گفتن یا خواندن کتاب برای کودکان یکی از بهترین راه‌های گذراندن وقت با آن‌ها است. قصه های کودکانه گفتن نه تنها صمیمیت شما را با کودک افزایش می‌دهد، بلکه به رشد ذهنی و گسترده شدن دایره لغات او نیز کمک می‌کند. با خواندن کتاب یا قصه گفتن برای کودک، در واقع او را با اصوات گوناگون آشنا می‌کنید و در عین حال ارزش واقعی مطالعه را به او نشان می‌دهید. همین امر باعث می‌شود کودک در سنین بالاتر اشتیاق بیشتری به مطالعه نشان دهد. قصه گفتن برای کودک باعث تقویت قوه تخیل او می‌شود و حس کنجکاوی او را بر می‌انگیزد. خواندن کتاب‌هایی که مخصوص کودکان و دارای تصاویر زیبا و جذاب هستند مهارت تفکر را در کودک تقویت می‌کند. کودک نسبت به پدیده‌های اطراف خود اشتیاق بیشتری نشان می‌دهد و در آن‌ها دقت بیشتری می‌کند.

تقویت مهارت‌های ذهنی کودک

شنیدن قصه یا کتاب مهارت‌های ذهنی کودک را تقویت می‌کند. برعکس تماشای تلویزیون که قوه تخیل کودک را تنبل می‌کند و اجازه تفکر مؤثر را به او نمی‌دهد، شنیدن قصه باعث می‌شود کودک از دانسته‌ها و تصاویر ذهنی خود استفاده کند. کودکان صحنه‌های داستان را در ذهن خود همانطور که دوست دارند می‌سازند و از اینکار لذت می‌برند.

گفتن قصه‌های غنی برای کودکان باعث می‌شود آن‌ها با فرهنگ و آداب و رسوم ملی خود بیشتر آشنا شوند و در رابطه با جامعه و خانواده خود اطلاعات بیشتری کسب کنند. از طریق قصه یا کتاب می‌توان کودکان را با مفاهیمی اخلاقی نظیر صداقت، شجاعت، فداکاری، محبت و ... آشنا کرد. همچنین می‌توان تنوعی را که در میان مردم جهان و جوامع گوناگون وجود دارد به آن‌ها نشان داد.

ساختن قصه‌های خیالی با تصاویر کتاب

قصه گفتن برای کودکان تنها به معنای خواندن کتاب برای آن‌ها نیست. شما می‌توانید با فرزندتان به تصاویر یک کتاب نگاه کنید و برای او با توجه به تصاویر قصه‌ای خیالی بسازید و برای او بگویید. شاید با اینکار استعداد نهفته خودتان نیز در قصه‌گویی آشکار شود. همچنین می‌توانید نظر فرزندتان را نیز راجع به تصاویر جویا شوید. شما می‌توانید از طریق قصه‌هایی که برای فرزندتان می‌گویید، او را با پدیده‌های اطراف بیشتر آشنا کنید و یا حتی او را برای انجام کاری آماده کنید. مثلاً اگر قرار است او را نزد پزشک ببرید و تصور می‌کنید که ممکن است فرزندتان دچار واهمه شود، می‌توانید پیش از اینکار قصه‌ای در این رابطه برای او بگویید تا تصویری خیالی در ذهن او بسازید و آمادگی او را افزایش دهید.

ایجاد روابط صمیمانه

همچنین می‌توانید قصه واقعی از زندگی خودتان و حوادثی که در گذشته، مثلاً دوران کودکی، برایتان اتفاق افتاده است برای فرزندتان بگویید. با اینکار، علاوه بر سرگرمی، فرزندتان با شما و گذشته‌تان نیز بیشتر آشنا می‌شود. قصه گفتن علاوه بر کودکان برای والدین نیز بسیار مفید است. پدر یا مادر می‌توانند از طریق قصه گفتن یا خواندن کتاب برای فرزندشان با او ارتباط برقرار کنند و در روابط خود، صمیمیت را افزایش دهند. کودکانی که روابط صمیمانه‌ای با والدین خود دارند، در آینده کمتر دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شوند و در روابط خود با دیگران موفق‌ترند. همچنین والدینی که با فرزند خود رابطه نزدیکی دارند، راحت‌تر می‌توانند رفتار آن‌ها را کنترل کنند و آن‌ها را در زندگی راهنمایی کنند.

سن مناسب

برای قصه گفتن یا خواندن کتاب، هیچ سن خاصی سن مناسب مشخص نشده است. هر چه سن کودک کمتر باشد بهتر است. برخی متخصصان معتقدند می‌توان برای کودک از همان دوران نوزادی قصه گفت؛ اما از نظر برخی دیگر، بهترین سن برای قصه گفتن یا خواندن کتاب، 4 – 6 ماهگی است زیرا از این سن به بعد کودک می‌تواند سر و گردن خود را کنترل کند و به تصاویر کتاب نگاه کند. در هر صورت، در هر سنی که برای فرزندتان کتاب بخوانید او از قرار گرفتن در بغل شما و شنیدن صدایتان لذت خواهد برد.

یکی از بهترین سرگرمی‌ها

قصه گفتن یا خواندن کتاب، علاوه بر مزایای مذکور، یکی از بهترین انواع سرگرمی‌ها است. کودکان عاشق شنیدن قصه هستند! مطمئن باشید هر زمانی که بخواهید برای آن‌ها قصه بگویید، آن‌ها از خود آمادگی و اشتیاق نشان خواهند داد. پس قصه گفتن را فقط به پیش از خواب محدود نکنید. هنگام سفر در قطار، هواپیما یا خودروی شخصی، در پارک، در حمام و یا حتی در مطب پزشک می‌توانید برای فرزندتان قصه بگویید و او را سرگرم کنید.

قصه گفتن یا خواندن کتاب به سایر زبان‌ها

بسیاری از والدین، علاوه بر زبان مادری به یک یا چند زبان دیگر نیز مسلط هستند. اگر شما جزء این دسته از والدین هستید، از فرصتی که در اختیاردارید به نفع فرزندتان استفاده کنید. برای او به زبانی دیگر قصه بگویید یا کتاب بخوانید. همچنین می‌توانید شعرهای آن زبان را برای او بخوانید. با اینکار، پایه‌های اولیه یادگیری زبان دوم در ذهن فرزند شما شکل می‌گیرد و همین در آینده برای یادگیری زبان دیگر به او کمک خواهد کرد. قصه گفتن به زبانی دیگر به تقویت مهارت‌های زبانی خود شما نیز کمک خواهد کرد. برای تسهیل اینکار می‌توانید از کتاب‌های دوزبانه استفاده کنید.


نقش قصه گویی در آموزش

نقش قصه کودکانه صوتی  در آموزش

مقدمه:

قصه گویی در کشور ما سابقه ای بس دیرینه و قدیمی دارد، اما نفوذ عوامل و وسایل ارتباط جمعی و علاوه بر آن مسائل خاص حوزه های شهرنشینی، موجب شده تا نقش قصه گویی در طول دوران و به ویژه در نظام های آموزشی کم رنگ شود.

?

 

همچنین به قصه گویی هنوز به عنوان یک فن نگاه نمی شود و در نظام آموزش و پرورش جایگاه شایسته ای برای قصه گویی به چشم نمی خورد. بسیاری از علاقمندان به این فن، به تجارب خود متکی هستند و کمتر با روش های علمی و اصول قابل قبول این فن آشنایی دارند. بحث درباره ی نظام تعلیم و تربیت بسیار گسترده است، به گونه ای که وارد شدن به هر حیطه از آن، نیازمند دانش و تخصص است و اگر محققی واجد تخصص نباشد و علاوه برآن در زمینه ی مسائل تربیتی صبر و حوصله و دقت لازم را به کار نبرد، بی شک نمی تواند این نظام را به سر منزل مقصود هدایت کند.

همان گونه که می دانید در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستان ها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز، در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است باز می مانند.

 

آنچه که این مقاله در پی آن است، بررسی جایگاه قصه گویی در نظام آموزش رسمی کشور است. این نظام گسترده بخش بسیار وسیعی از جامعه را تحت پوشش قرار می دهد. از دوران پیش دبستان تا دوران دانشگاه گستره ی نظام تعلیم و تربیت است، اما در این مقاله هرجا به نظام آموزشی اشاره می شود، مراد دوران پیش دبستان و دبستان است. این دو بخش نیمی از جمعیت دانش آموزی را تحت پوشش خود دارد. با این اوصاف این مقاله در پی آن است که به این سوالات پاسخ دهد:

 

  • آیا قصه گویی می تواند در رقابت با فعالیت های رسمی مدرسه به جایگاهی مطمئن دست یابد؟
  •  آیا در نظام آموزشی ما به قصه گویی به عنوان فعالیتی جدی نگاه می شود یا فعالیتی تفننی است که ارزش علمی - آموزشی خاصی ندارد ؟ و... 

 

با توجه به همه ی عوامل فوق در این مقاله ضمن مطالعه ی آرا و نظرات صاحب نظران سعی شده است تا با نگاهی دوباره به فعالیت قصه گویی جایگاه واقعی آن در نظام آموزشی کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

?

 

قصه چیست؟

ادبیات کودک شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان و... است. ادبیات کودکان عبارتست از: تلاشی هنرمندانه در قالب کلام برای هدایت کودک به سوی رشد، با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله ی کلمات در اشکال و صورت های گوناگون.

 

برای شناخت جایگاه واقعی قصه گویی در نظام تعلیم و تربیت ابتدا لازم است عناصر اصلی این سرفصل را مورد دقت قرار دهیم.

پایانی خوش برای قصه‌های خوب?

 

مطمئناٌ با شناخت و تعریف صحیح از کلیدهای واژگانی اصلی این عنوان، زمینه برای دستیابی مطمئن تر به جایگاه قصه گویی فراهم می شود.

 

در این عنوان به دو کلمه ی اصلی بر می خوریم نخست:

 قصه و دوم:

نظام تعلیم و تربیت برای شروع بحث بهتر است ابتدا کلمه ی قصه و قصه گویی را مجدداٌ تعریف کنیم: خانم سیما داد در کتاب فرهنگ و اصطلاحات ادبی ذیل کلمه ی قصه آورده است: " قصه در لغت به معنی حکایت و سرگذشت است و دراصطلاح به آثاری اطلاق می شود که در آن ها تاکید برحوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تکوین آدم ها و شخصیت ها است. در قصه یا حکایات محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه قرار دارد. حوادث قصه ها را به وجود می آورند و در واقع رکن اساسی بنیادی آن را تشکیل می دهند ؛ بی آنکه در گسترش و بازسازی قهرمان ها و آدم های قصه نقشی داشته باشد. "

 

همچنین در لغت نامه ی دکتر معین درباره ی کلمه ی تعلیم آمده است: "آموختنی های مربوط به مسائل اجتماعی، تمدن و امور اجتماعی. آموختن و یاد دادن" و تربیت: "پرورش دادن، رشد کردن "معنی شده است.

 

با توجه به دو تعریف فوق زمینه های بررسی جایگاه قصه گویی در نظام های آموزشی مشخص تر می شود.

 

?

 

جایگاه داستان کودکانه

برای بهبود نظام تعلیم و تربیت با توجه به گستره ی بسیار وسیع آن؛ نخست لازم است نوع جامعه ای که درآن به نقش و جایگاه قصه می پردازیم را بشناسیم. در بررسی جوامع و تا حدود پانزده سال قبل به دو نوع جامعه برمی خوریم: جامعه ی کشاورزی و جامعه ی صنعتی.

هرکدام از این دو جامعه از ارتباطاتی یک سویه بهره می بردند و وسیله ی انتقال پیام در آن ها عمدتاٌ نوشته، رادیو و تلویزیون بود. در اواخر قرن بیستم شاهد پیدایش جامعه ی دیگری به نام جامعه ی اطلاعاتی بودیم که اصلی ترین منبع در این جامعه دانش و اطلاعات است و عمده ترین سازمان های آن مراکز تحقیقاتی، دانشگاه ها و نظام های آموزشی می باشد. در این جامعه ارتباطات دوسویه و چند سویه است و این توانایی علاوه بر افزایش دادن سرعت ارسال و دریافت اطلاعات باعث افزایش فوق العاده ی سرعت رشد دانش نیز شده است. بنابراین در بخش آموزش دیگر نیازی به حفظ کردن مطالب نیست و باید هدف گذاری، برنامه ریزی و فرایند تدریس به سرعت از شیوه ی حفظ کردن و انبارداری اطلاعات به سمت ایجاد مهارت در فراگیرندگان به منظور توانایی دریافت اطلاعات مفید و مورد نیاز، چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها و کسب نتایج تولید دانش تغییر جهت دهد و زمینه برای یافتن روابط و حقایق به جای آموزش آن ها فراهم شود.

 

مفاهیم کودکانه در جهان کودکانه?

 

با این اوصاف آیا نظام تعلیم و تربیت قابلیت این را دارد که مجدداٌ به فعالیت هایی نظیر قصه گویی رویکرد تازه ای ایجاد کند یا خیر ؟

اکنون همه ی نظام های تعلیم و تربیت به گونه ای با فناوری های ارتباطی درگیر می باشند. با توجه به هزینه های بسیار بالایی که در بسیاری از مدارس جهت بهبود امر تدریس و یادگیری به کار برده اند، انتظار می رفت که این عوامل به سمت ساده سازی و هیجان بخشیدن به آموزش پیش رود؛ اما متاسفانه در عمل مدارس فاقد نشاط و شادابی لازم می باشند. جریان تعلیم و تربیت نه فقط باید موجب شود تا خلاقیت در دانش آموزان توسعه یابد بلکه باید زمینه های آن را هم فراهم کند.

از سویی در نظام آموزشی رسمی کشورها و به ویژه در کشورهای جهان سوم به دلیل نیاز روزافزون جوامع به نیروهای متخصص تاکید بر یادگیری تئوریک است و به آموزش های نظری بیش از سایر آموزش ها توجه می شود.

به نظر می رسد نظام های آموزشی به ویژه نظام تعلیم و تربیت در کشور ما نیاز به بازسازی در زیربناهای فکری دارد. برای این منظور باید افراد آگاه و خبره بتوانند نیازهای جامعه ی اطلاعاتی را در کنار امور آموزشی به گونه ای سازماندهی کنند که تنوع فعالیت ها حفظ شده و همه چیز در خدمت سازندگی افرادی پرشور قرار گیرد.

 

?

 

نقش قصه

از جمله فعالیت هایی که می تواند بدون ایجاد حساسیت در نظام آموزشی از عهده ی مسئولیت خطیر پرورش کودکان بر آمده و همه چیز را همانند حلقه ای واحد به دور خود جمع کند، فعالیت قصه گویی است. قصه به لحاظ نیاز فطری انسان، همیشه یکی از برنامه های مورد علاقه ی اوست. در طول تاریخ علی رغم پیشرفت های سریع تکنولوژی هنوز زبان ساده ی قصه نقش بسیار مهمی در بیان مسائل آموزشی دارد. هرچند با توجه به تغییرات تکنولوژی، تغییراتی اساسی در استفاده از قصه ها صورت گرفته است و به سختی رویکردهای سابق نسبت به قصه گویی ایجاد می شود، اما با هماهنگی بین بخش های مختلف نظام های آموزشی می توان خلا موجود در آن را پر کرد.

در این راستا توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد، که یکی از بخش های مهم ادبیات کودک، قصه می باشد. قصه کودک را در همه ی اوقات زندگی پرورش می دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او می بخشد. قصه هایی که کودکان می خوانند و می شنوند اثری عمیق در فکر و روحیه ی آنان می گذارد و آن ها را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده می سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آن ها را یاری می دهد.

قصه، به ویژه در زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان نقش قاطعی دارد.

 

هدف های برنامه ی ادبیات کودکان و به ویژه قصه در آموزش و پرورش دوره ی ابتدایی عبارتند از:

1- کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان

2- تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان

3-تحریک قوه ی ابتکار و ابداع در کودکان

4-ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان

5- رشد اعتماد به نفس کودک و علاقمند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی

6- برآوردن نیازهای عاطفی کودک و آماداه ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن.

 

کودک و قصه?

 

متاسفانه نکته ای که تا کنون در نظام های آموزشی به چشم می خورد، تاکید بر جهل و نادانی کودکان است و این نگرش حاکی از طرز تلقی " انسان شکل نیافته " در تعلیم و تربیت است.

علاوه بر آن کتاب های درسی در هزاره ی جدید در حال تغییر است، اگر چه هنوز کتاب ها به صورت کامل متناسب با توانایی ها و خصوصیات ذهنی کودکان تدوین نشده است، اما آموزشگران جدید نسبت به نقش قصه در پرورش جسمی و روانی و ذهنی کودکان تاکید بسیار دارند و جامعه هم تا حدود زیادی این تغییرات را پذیرفته است.

طرز تلقی بزگسالان نسبت به کودک و سرشت او بخش مهمی از برداشت نسبت به مفهوم کودکی است. ادبیات جدید کودک، محصول دگرگونی در مفهوم کودک است و نگرش های تازه ای را نسبت به کودکان و توانایی ها و ویژگی های ذهنی آن ها پدید آورده است.

 

داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری و... ارزش هایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستان ها را تشکیل می دهند.

پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فراگرفته، پرورش عادات مفید در کودک، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت در کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است.

کودک در نظام تعلیم و تربیت جدید انسانی فعال و پویا است که حق انتخاب دارد. او با تجارب متفاوتی روبه روست. یکی از کارهایی که کودک در نظام های آموزشی امروزه با آن روبه روست شنیدن، نوشتن و باز گفتن است. در ذهن کودک میلیون ها جرقه وجود دارد که هر کدام می تواند زمینه ی بروز و ظهور استعدادهای تازه را فراهم کند.

میل ذاتی کودک به شنیدن قصه موجب شده است تا قصه گویی به عنوان یکی از روش های آموزشی و تربیتی در طول اعصار مورد توجه باشد. کودک در داستان مایه ی زندگی خود را می یابد و خصوصیات رفتاری افراد را درک می کند.

داستان ها منعکس کننده ی نگاه انسان به جهان هستی و محیط پیرامون اوست و به همین دلیل قصه گویی راهی برای انتقال و آموزش آداب و رسوم و سنن از نسلی به نسل دیگر است. در تجدید حیات جاری قصه گویی، تعیین مرز ظریف بین اجرا و گفتن قصه به گونه ای فزاینده دشوار است و این تفاوت مربوط به رابطه ی بین گوینده و شنونده است و قصه در کانون این رابطه قرار دارد.

دانش آموز باید بتواند در طول قصه با قصه گو همراه باشد. اگر در نظام آموزشی به این مساله توجه شود، که قصه می تواند بسیاری از آموزه های تربیتی را به خوبی به مخاطب منتقل کند، مطمئنا رویکردها نسبت به فعالیت قصه گویی تغییرات جالبی پیدا خواهد کرد. متاسفانه به دلیل این که انتخاب معلمین در کشور با نگاه های پرورشی همراه نیست و در گزینش معلمان به توانمندی های خاص توجه نمی شود و ملاک گزینش بر اساس نمره می باشد، جایگاه قصه و قصه گویی و سایر فعالیت های پرورشی در نظام آموزشی به خوبی قوام نیافته است.

اگر فعالیت قصه گویی توسط فردی ناتوان که با اصول قصه گویی آشنا نیست، ارائه شود؛ نه تنها نمی تواند موثر واقع شود بلکه علی رغم میل فطری کودک به قصه او را از محیط قصه فراری می دهد. در این رابطه ما با دسته های مختلفی از قصه گویان روبه رو هستیم: قصه گو - مجری ها، قصه گو -کتابدارها و قصه گو- معلمان.

 

در نظام های آموزشی بیشتر شاهد قصه گو - معلمان هستیم؛ یعنی آن دسته از قصه گویانی که برای کودکان در برنامه های آموزشی قصه می گویند، اما علاقه مند به کار قصه گویی نیستند، در واقع آنان علاقه مند به اجرای قصه توسط قصه گو نیستند.

قصه خواند برای کودک، ارتباط پدر و کودک?

 

به دلیل حاکمیت این دیدگاه در نظام آموزشی، معلمین نمی توانند نقش قصه گویی را به خوبی ایفا کنند. معلیمن در نظام های آموزشی باید بدانند که بین اجرای فعالیت های آموزشی و فعالیت های پرورشی و فوق برنامه ارتباطی بسیار عمیق وجود دارد. ممکن است بسیاری از معلمین برای بچه های خود در خانه قصه بگویند و با شناختی که از او دارند درباره ی علاقه ها، ترس ها، یا محبت هایش قصه بگویند؛ اما قصه در مدرسه ویژگی های خاص خود را دارد. شکل ارائه ی آن متفاوت است. قصه در مدرسه شور و عاطفه ی بیشتری را می طلبد و باید به کودک آزادی عمل بیشتری بدهد. قصه با توجه به نیازهای فطری مخاطب فرق می کند. برای این منظور باید کتاب های درسی سرشار از ادبیاتی غنی و مفید باشد. این ادبیات باید با مدیریت و برنامه ریزی آموزشی همسو بوده و در برنامه ی تحصیلی خللی وارد نکند. معلم می تواند با قصه به دانش آموزان مهارت های پژوهشی را بیاموزد، می تواند گوش سپردن به قصه و برانگیختن کودکان را با آن ها تجربه کند.

 

?

 

نظام تعلیم و تربیت و قصه گویی

علاوه بر موارد فوق برنامه های آموزشی از جمله برنامه های چند رسانه ای می باشند. برنامه ی چند رسانه ای، برنامه ای است که ترکیبی از دو یا بیش از دو شکل هنری است که هر کدام می تواند جایگاه خود را داشته باشد و در مجموع کل واحدی را بیافریند.

قصه گویی در نظام آموزشی می تواند با اشکال مختلف درسی بیامیزد، به شرطی که روی برنامه ها به خوبی فکر شده باشد و ارتباط بین بخش های آن منسجم باشد. موثرترین برنامه ها آن هایی هستند که بر درون مایه یا موضوع درسی یا نویسنده ای خاص متمرکز شده باشند.

برای آماده سازی یک برنامه ی درسی که بتواند در نظام تعلیم و تربیت مفید واقع شود باید در مواد مورد استفاده ی آن دقت شود.

شرط موفقیت یک برنامه نظیر قصه گویی در مدارس روانی و موزون بودن آن است. در یک نظام تعلیم و تربیت باید بخش ها مکمل هم باشند و در عین حال آنقدر قدرت داشته باشند که مستقل به کار آیند.

اگر چه امروزه به عواملی نظیر تفکیک بودجه و کاهش تعداد کارکنان در نظام های آموزشی اشاره می شود، با این حال رویکردهای تازه ای نسبت به فعالیت هایی نظیر قصه گویی درحال پیدایش است

داستان ارثیه شرقى ماست?

 

به نظر می رسد برای رفع مشکل عدم توانمندی معلمین به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر آموزشی باید دوره هایی برای آن ها برگزار شود. مدیران، معلمین و سایر افراد دست اندرکار نظام تعلیم و تربیت بایستی نسبت به شرکت در برنامه های قصه گویی ترغیب شوند، چون اگر بهترین قصه ها هم در خدمت شخصی که علاقمند به قصه گویی نباشد قرار گیرد و نتواند از عهده ی ارائه ی آن برآید، در واقع کاری عبث انجام شده است.

دوره های آموزش ضمن خدمت که بعضا بی توجه به نیازهای واقعی معلمین برگزار می شود نتایج مفیدی را به دنبال نخواهد داشت، اما با شناسایی افراد توانمند و علاقمند و برگزاری دوره های ضمن خدمت ویژه ی آنان کم کم نگرش ها نسبت به قصه گویی تغییر خواهد کرد.

در تدریس معلم باید طرح درس خود را از قبل آماده کرده باشد و از شیوه های مختلفی برای ارائه ی مطلب به دانش آموزان سود بجوید، اما متاسفانه در عمل چنین اتفاقی نمی افتد. معلم باید بداند که در عصر ارتباطات باید حجم دانسته هایش به حدی باشد که بتواند در برابر سوالات مختلف دانش آموزان پاسخگو باشد. با مسلط کردن خود به این تجهیزات است که او می تواند پله های موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد.

کسانی که شغل معلمی را برگزیده اند خود زمانی دانش آموز بوده اند و شرایط آموزشی و پرورشی را در مدارس تجربه کرده اند. علی رغم پیشرفت های ظاهری هنوز اتفاق تاثیر گذاری در مدارس و در نحوه ی تدریس معلمین نیفتاده است. باید در نظام آموزشی فرصت هایی فراهم شود که در برانگیختن انگیزه برای معلمین نقش کاربردی باشد.

همچنین برای کسب جایگاه مناسب برای فعالیتی نظیر قصه گویی لازم است در دانشگاه ها و سایر موسسات مرتبط رشته ای خاص ایجاد گردد تا نیروهایی توانمند برای فن قصه گوی تربیت شوند.

 

?

 

پشنهادات

آنچه در این مقاله به آن پرداخته شد، درواقع بررسی نظام آموزشی کشور و رویکردهای موجود در آن بود و سعی شد با تکیه بر مطالب صاحب نظران، به جایگاه قصه گویی و تاثیری که می تواند بر مخاطبان داشته باشد مطالبی ارائه شود. آنچه به نظر می رسد این است که در قدیم در مکتب خانه ها بسیاری از مسائل با زبان قصه به مخاطبان منتقل می شد، اما در نظام آموزشی امروزی از این ابزار سود برده نمی شود؛ حال آنکه در کتاب های جدید آموزش ابتدایی درس هایی با زبان قصه برای کودکان گنجانده شده است، که این امر می تواند جایگاه سابق قصه و قصه گویی را در نظام آموزشی تجدید کند.

دراین مقاله نویسنده با تجاربی که در مدت کار در کانون پرورش فکری کسب کرده و با حضور در جشنواره های قصه گویی یه این نتایج دست یافته است که:

 

کتا ب خوانی?

 

کتاب های موجود در کتابخانه های کانون منابع بسیار مناسبی برای قصه گویی هستند، اما به دلیل این که ارتباط بین مراکز کانون و مدارس و به ویژه معلمان کم رنگ است، معلمین از این منابع آگاهی ندارند. با تشکیل گروه های قصه گویی در مدارس، حضور مربیان کانون در مدارس و ارائه ی قصه های جذاب و استفاده از شیوه های خلاق در قصه گویی توسط مربیان می تواند زمینه را برای بهبود وضعیت قصه گویی در مدارس فراهم کرد.

 

علاوه بر آن دوره های آموزش ضمن خدمت ویژه معلمین و معرفی منابع غنی ادبی به آن ها از سوی مراکزی نظیر کانون که قصه گویی را به عنوان یکی از فعالیت های اصلی در سر لوحه ی برنامه های خود دارد، می تواند جایگاه واقعی قصه گویی و نقشی که می تواند در آموزش و پرورش کودکان ایفا کند را به معلمین نشان بدهد.

برگزاری جشنواره های قصه گویی بین معلمین ابتدایی و همچنین جشنواره ی رقابتی بین مربیان کانون و معلمین مدارس نیز می تواند جایگاه قصه گویی رابهبود بخشد.

 

همچنین کانون به عنوان متولی قصه گویی در کشور باید در شیوه های برگزاری این فعالیت در کانون تجدید نظر انجام دهد تا زمینه ی بروز و ظهور استعدادهای جدید در قصه گویی فراهم شود. مثلا کانون می تواند قصه گویی و کتاب هایی در این زمینه و به ویژه کتاب قصه ها را به خانواده ها امانت دهد تا علاوه بر ایجاد فرهنگ مطالعه هنر قصه گویی در خانواده ها زنده بماند.